رد شدن به محتوای اصلی

 


یک ترور و داستان بافی جمهوری اسلامی

حسن صالحی

داستان بافی جمهوری اسلامی در باره  ترور محسن فخری زاده "سردار" سپاه و از محققین جمهوری اسلامی در زمینه برنامه اتمی حکومت همچنان ادامه دارد.

جمهوری اسلامی مانده است که با این واقعه چگونه سر کند چرا که این ترور قدرت پوشالی حکومتش را نشان می دهد. به لحاظ امنیتی ضربه مهلکی خورده اند ولی نمی دانند آنرا چگونه توجیه کنند. روزنامه کیهان این واقعه را "نشانه ضعف دشمن می داند که یارای مقابله رودررو را ندارد". شمخانی می گوید می دانستیم که نقشه قتل محسن فخری زاده را دارند ولی گیج و مبهوت مانده است که نتوانسته اند جلوی اجرای آنرا بگیرند.  و حالا چون نمی توانند کسی را دستگیر کنند می گویند "هیچ عامل انسانی در محل ترور حضور نداشته و تیراندازی‌ها تنها توسط سلاح خودکار انجام شده است."

هر چقدر داستان ببافند نمی توانند منکر شوند که  از داخل حکومت و  بالاترین رده های سپاه و وزارت اطلاعات  به دشمن گرا می دهند که از کجا و در چه زمانی ضربه را وارد آورند. این یعنی جمهوری اسلامی باید از مقامات ارگانهای سرکوب و جاسوسی خودش هم بترسد. به خودی های خود هم اعتماد نکند و امنیتش به باد فنا رفته است. 

 ترور محسن فخری زاده قرار نیست باعث بروز تشدید فضای تنش و جنگ شود. نه! اینها هر وقت ضربه ای خورده اند بیشتر انتقامشان را از مردم گرفته اند. مگر در واکنش به قتل قاسم سلیمانی غیر از این بود که ۱۷۶ سرنشینان یک هواپیمای مسافربری را عامدانه کشتند؟ هارت و پورتش برای آمریکا بود ولی قربانیانش از مردم بی دفاع! با کشتن محسن فخری زاده جمهوری اسلامی  طبعا تلاش می کند که سرکوب و اختناق را تشدید کند. اما مردم وقعی به این عربده کشی ها نخواهند گذاشت و کار خودشان را می کنند و قدرت پوشالی حکومت را در این اقدامات می بینند. شکم گرسنه را را نمی شود با شلاق و صلابه "سیر" کرد. مردم نان و آزادی می خواهند و فریادشان خاموش شدنی نیست.

ایران و جهان بدون محسن فخری زاده ها جای امن تری خواهد بود حتی اگر کشتن این سردار سپاه به عنوان جلوه ای از کشمکش دو قطب تروریستی باشد که نفعی برای مردم ندارد. 

شرم و ننگ بر کسانی باد که با کشته شدن محسن فخری زاده در دامن خونین جمهوری اسلامی غش می کنند و به ماله کشی این رژیم جنایتکار می پردازند. درد اینها البته کشته شدن یک سردار دیگر سپاه نیست.  این جماعت طفیلی های پست و رذلی هستند که از طریق تداوم عمر ننگین جمهوری اسلامی ارتزاق می کنند . کشته شدن یک سپاهی آه و فغان آنها را بلند می کند در حالیکه در مقابل کشته شدن هزاران زندانی سیاسی بدست رژیم تروریست جمهوری اسلامی و یا به قتل رساندن کولبرانی که برای تامین نان به کولبری روی آورده اند و یا ترور دهها مخالف سیاسی حکومت در خارج کشور و جنایات جمهوری اسلامی در عراق خفقان می گیرند . شرمی در وجود اینها نیست.  این جماعت مشاطه گر از جانب مردم پاسخ محکمی گرفته اند. جست و خیز آنها با رفتن جمهوری اسلامی بطور قطع تمام خواهد شد.