رد شدن به محتوای اصلی

 

درباره اعدام حبیب رضایی در شهر سلماس

سحرگاه روز ۳۱ خرداد ۱۴۰۰ حبیب رضایی متولد سال ۱۳۶۷ در شهر سلماس به دار آویخته شد. او فقط ۳۳ سال داشت. او ورزشکارو دروازه بان تیم فوتسال شهر سلماس بود. یک شهر برای او گریستند. چند سال پیش  در زندگی اش در عالم مستی خطایی غیر عامدانه مرتکب شده بود که منجر به مرگ کسی شده بود . تازه معلوم هم نشد که آیا خطای کس دیگری را بر عهده گرفته است و یا خود حقیقتا مرتکب چنین خطایی شده است. هر چه بود از اوضاعی که به مرگ کسی دیگر منجر شده بود بشدت پشیمان بود و نمی توانست خود را ببخشد. اما نمی خواست که اعدام شود. تا آخرین لحظه امیدوار بود. مادرش، مریم انبوب،  در آبانماه سال گذشته در کابوس از دست دادن فرزندش خود را به درآویخت و خودکشی کرد. یک تراژدی بی اندازه غم انگیز که باورش سخت است. مرگ مادر برای او بسیار گران تمام شد. کمرش شکست. غمی بزرگ بر دلش سنگینی می کرد.

 

 برای نجات جان حبیب تلاشهای زیادی از سوی نزدیکان و عزیزانش صورت گرفت.  اما متاسفانه این تلاشهای به نتیجه نرسید. نقشه مرگ حبیب از مدتها پیش طرح ریزی شده بود. نماینده پفیوز سلماس که از خویشاوندان خانواده مقتول بود زمینه را طوری چیده بود که حبیب حتما اعدام شود. خانواده مقتول علیرغم خواست مردمان بسیاری حاضر به رضایت نشدند. شوربختانه فرا رسیدن لحظه مرگ حبیب را جشن گرفتند و پس از اعدام این جوان گوسفند نذر کردند. رعشه بر اندامم می افتد وقتی می شنونم که چطور جمهوری اسلامی با قوانین ضد انسانی قصاص اینهمه سنگدلی را موجب شده است. لعنت به این نظام و قوانین اسلامی اش.

 

یک روز قبل از اعدام حبیب به خانواده و عزیزانش اجازه دادند او را ببینند. دیدار آخر. گفته می شود که حبیب در این دیدار ها آرام بوده است نه اینکه از مرگ نترسد. نه! بلکه هنوز امید داشت که در آخرین دقایق بخشیده شود.

 

روز اعدام که فرا می رسد صبح زود عده ای در مقابل زندان تجمع می کنند. هنوز کورسویی از امید وجود دارد. شاید در آخرین لحظات "اولیای دم" دلشان به رحم آید و حبیب را ببخشند. اما نه، این امیدی عبث است. صندلی از زیر پای حبیب کشیده می شود. صدای "یا ابوالفضل" شنیده می شود و حبیب بر بالای دار جان می دهد…

 

بیرون از دیوارهای زندان صدای شیون بلند است . عزیزان و بستگان حبیب خون گریه می کنند. حبیب رضایی به اعتبار اینکه دروازه بان تیم فوتسال شهر بود در سلماس شناخته شده بود. بسیاری از اعدام وی متاسف شدند. بسیاری اتفاق نظر دارند که حق او اعدام نبود. بسیاری از این همه آدمکشی و کشتن جوانان به ستوه آمده اند. واقعیت این است که اعدام به هر بهانه و دلیلی باشد ضد انسانی است. مورد حبیب رضایی زشتی و کراهت اعدام را هر چه بیشتر به نمایش می گذارد. اعدام جز خشونت و آدمکشی و مصیبت ارمغانی برای جامعه ندارد. اعدام جنایت سازمانیافته و قتل عمد دولتی است. اعدام باید ملغی باشد. به یاد حبیب و برای جلوگیری از کشتن انسانهای دیگری نظیر حبیب باید متحد شد تا بساط اعدام را از کشور برچینیم.

۲۴ ژوئن ۲۰۲۱

حسن صالحی سخنگوی کمیته بین المللی علیه اعدام

شماره تلفن: 0046703170102